![](http://www.musicema.com/sites/default/files/styles/300/public/000_29.jpg)
درباره دلایل کیفیت پایین و فضای بدون خلاقیت و تکراری کنسرتها - 9
فاصله بین ما و راجر واترز: هوش و جسارت در نوآوری
![](http://dl.musicema.com/upload/Image/sofia.jpg)
قطعا نمیشود کیفیت این کنسرت را با کنسرتهای داخل کشور مقایسه کرد. قیاس معالفارق است. کمااینکه دوستانی که به کنسرتهای خارجی دیگر گروههای معروفی مانند متالیکا رفته بودند این اجرا را در سطحی بسیار بالاتر و غیرقابل قیاس با کنسرتهای دیگری که رفته بودند میدانستند. آنچه باعث شد کنسرت «دیوار» راجر واترز تبدیل به یک اثر هنری بینظیر شود، هوش برگزارکنندگانش بود و نه پولی که برای برگزاری آن صرف شده بود. شاید برایتان عجیب باشد که برای چیدن آن سن عظیم و چک کردن صدا، کار را همان ظهر روز کنسرت شروع کردند و تا ساعت ۷ شب همه چیز آماده بود. در ایران اگر بود برای یک سالن سرپوشیده چند صد نفری، چند روزی آماده کردن سن و محل اجرا طول میکشید و حداقل یک روز قبل هم ساوندچک صورت میگرفت و تازه با همه این احوال باز هم موقع اجرای برنامه یک جای ایراد داشت. یا صدا قطع میشد یا بلندگوها مشکل پیدا میکردند و غیره.
اینها که تازه قسمتهای فنی ماجراست و ممکن است بگوییم به دلیل مشکلات تکنولوژیمان باشد. اما برای طراحی صحنه و سروقت شروع شدن برنامه چه توضیحی داریم؟باز هم میگویم «دیوار» یک اتفاق است و قطعا از موزیسینهایمان انتظار نداریم که اجرایشان در حد و اندازههای راجر واترز باشد. ولی مثلا درست کردن کلیپ برای نمایش در کنسرتها یا طراحی صحنه جزو ابتداییترین شرایط یک کنسرت خوب است. در همه کنسرتهای بزرگی که در ایران رفتهام، تلقی از طراحی صحنه فقط به پوشیدن لباسهای محلی و برای موسیقی پاپ به نورپردازیهای چشمآزار! و دود بیدلیلی که روی صحنه وجود دارد، محدود میشود. خوانندگان برایشان فرقی نمیکند که در کدام شهر دارند کنسرت برگزار میکنند. در حالی که تصور کنید راجر واترز چند کلمهای ترکی یاد گرفته بود که در استانبول با مخاطبانشان به زبان خودشان هم صحبت کند. خوانندههای ما از اجرا چیزی نمیدانند یا خشک و یخزدهاند یا تصورشان از ارتباط با جمعیت چیزی به شکل خوانندههای مراسم عروسی است!حتی گاهی در لباسهایی هم که میپوشند توازن و ترکیب رنگی وجود ندارد. در حالی که همه اینها در برگزاری یک کنسرت خوب اهمیت دارد. باید مغز متفکری پشت اجرای هر کنسرت وجود داشته باشد. نیازی هم به هزینههای آنچنانی نیست. بهترین طراحی صحنهای که دیدم به عنوان مثال به یکی از آخرین اجراهای استاد پرویز مشکاتیان در تالار وحدت برمیگردد که طراحی صحنه و پوستر برعهده عباس کیارستمی بود. پشت همه نوازندهها تصویر یک سرو بلند سبز و روی سن برگ درختان ریخته شده بود. در کمال سادگی و با اشاره به قطعه «سرو آزاد» که مشکاتیان اجرا میکرد. منتها همه چیز در اوج هماهنگی و ظرافت بود. استادی کیارستمی در تلفیق هوش و سادگی و زیبایی در آن کنسرت بیشتر از همه فیلمهایش به چشم میخورد.
بعد از تمام شدن کنسرت «دیوار» در حالی که مبهوت آن همه شکوه و عظمت صحنه بودیم، تازه به خودمان آمدیم که برخی قطعات به صورت پلیبک اجرا شده بود. خیلی طبیعی است که در یک کنسرت با آن همه جمعیت در فضای استادیوم سر باز و با راجر واترزی که دیگر سنی از او گذشته، قطعات پلیبک داشته باشیم. مهم آن است که آنقدر اجرای واترز طبیعی بود که اصلا این احساس به مخاطب دست نمیداد که آنچه میشنود پیش از آن ضبط شده است بس که اجرایش فضا و جو داشت و مخاطبش را محسور میکرد.
خلاصهاش این است که هر چند: میان ماه من تا ماه گردون/تفاوت از زمین تا آسمان است...ولی خوب است که دیگر اولین قدمهایمان را برای بهتر شدن کنسرتها برداریم. لازم نیست سنگ بزرگ باشد و علامت نزدن. برای قدم اول یک آدم باهوش و جسور مورد نیاز است که بداند طراحی صحنه و اجرای کنسرت به اندازه قطعات موسیقی اهمیت دارد و دکور به معنای نورپردازی و دود نیست. که میتوان برای کنسرت ویدیوی مخصوص ساخت و از طریق پروجکشنها پخش کرد. باور کنید فقط به کمی نوآوری نیاز داریم.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما